تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 22843
بازدید دیروز : 15274
بازدید هفته : 38117
بازدید ماه : 81087
بازدید کل : 11137938
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


Alternative content


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک
 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : سه شنبه 24 / 2 / 1396

عدم ترور ابن زياد
پرسش 27. چرا حضرت مسلم با اينكه براى كشتن ابن زياد فرصتى به دست آورد، از آن سر باز زد؟
در قاموس قرآن كريم و فرهنگ متعالى و نجات بخش اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام، پيروزى بر دشمن از راه ظلم و ستم، حيله و نيرنگ محكوم است؛ چنان كه در يكى از جنگ هاى عصر حكومت حضرت على عليه السلام، منافقان و دشمنان آن حضرت درون يك جنگل پنهان شدند. شخصى پيشنهاد آتش زدن جنگل را داد، حضرت على عليه السلام براى اجتناب از ظلم و ستم فرمود: «لا اطلب النصر بالجور».[44]
حضرت مسلم نيز تربيت يافته مكتب اسلام و اهل بيت عليهم السلاماست؛ از اين رو هنگامى كه هانى و شريك بن اعور مريض شدند و قرار شد ابن زياد به عيادت آنان برود، شريك به مسلم گفت: وقتى او آمد، او را به قتل رسانيده، بر دارالاماره جلوس كن! اما ميزبان مسلم (يعنى هانى بن عروه) با اين پيشنهاد مخالفت كرد. ابن زياد آمد و نشست و پس از قدرى گفت و گو، بلند شد و رفت. نظير همين سؤال را شريك از مسلم پرسيد، او فرمود: به جهت دو خصلت ابن زياد را نكشتم: يكى به دليل عدم رضايت هانى بن عروه كه گفت نمى خواهم خون او در خانه من ريخته شود و ديگر اينكه از رسول خدا صلى الله عليه و آلهروايت شده كه فرمود:
«
ان الايمان قيّد الفتك و لا يفتك المؤمن»[45]؛ «ايمان به فتك (يورش بردن، حمله ناگهانى، ترور) قيد و بند زده است و مؤمن نبايد مورد حمله قرار گيرد». هانى گفت: آرى! اگر او را كشته بودى، فردى فاسق، فاجر و كافرى حيله گر را كشته بودى؛ ولى من راضى نشدم و كراهت داشتم كه خون او در خانه من ريخته شود.[46]
عدم مشروعيت ترور
پرسش 28. با توجه به داستان مسلم بن عقيل آيا مى توان يك فرد را در جامعه اى اسلامى كشت يا دستور ترور آن را داد؟ يا مستقيما بدون نياز به دستور قاضى، كسى را ترور كرد؟«رضى الله عنهقدس سرهماعليهماالسلامصلى الله عليه و آله وسلمصلى الله عليه و آلهقدس سرهقدس سره»
پاسخ آن است كه: در اسلام ضمن تأكيد بر رعايت حرمت و كرامت اشخاص ـ اعم از مسلمان يا غير مسلمان ـ، حفظ جان اتباع يا حتى ساكنان در كشور اسلامى، به عنوان يك وظيفه دولت اسلامى دانسته شده است. حفظ جان و حق حيات انسان ها به قدرى در اسلام مورد اهتمام است كه كشتن هر انسان بى گناهى، برابر با كشتن همه انسان ها و زنده كردن يك نفر برابر با زنده كردن همه مردم تلقى شده است.[47]
از اين رو حق حيات، يك موهبت الهى است كه جز براساس فسق و فجور غير قابل تحمل ـ آن چنان كه در شرع مقدس بيان شده است ـ از قبيل قتل عمد انسان هاى بى گناه، ارتداد (به عنوان يك فتنه عليه نظم و امنيت عمومى جامعه
اسلامى) و يا مبارزه با نظام اسلامى حاكم (بغى يا جنگ و ...)، نمى توان از او سلب حيات كرد. بله در اثر برخى از ستمگرى ها، فرد متخلف، خود با سوء استفاده از اختيار خود، حق حيات را از خود سلب كرده، موجبات مجازات را پديد مى آورد. البته همه اين امور براساس محاكمه در دستگاه قضايى عادلانه و مبتنى بر قوانين شرعى امكان پذير است.
اما در خصوص ترور افراد؛ پاسخ صريح و شفاف به اين سؤال، مستلزم يك بحث مفهوم شناختى است. ديويد آرون شوارتز در مقاله اى تحت عنوان «تروريسم بين الملل و حقوق اسلامى» مى نويسد: «توجه قضايى صحيح به اين پديده، نبايد به يك معناى منحصرا غربى از قانونيت محدود شود. غرب براى فهم كامل و در نهايت كنترل تروريسم بين المللى، نخست بايد تحقيق كند كه نظريه حقوق اسلامى؛ يعنى، شريعت، چگونه ترور، خشونت را به مفهوم كشيده و به چه نحو به آن پاسخ داده است».[48]
بر اين اساس براى روشن شدن مطلب، ابتدا لازم است كه مسأله «ترور» در ادبيات غرب و در ادبيات اسلامى، مورد بررسى قرار گيرد.

موضوعات مرتبط: پرسش وپاسخ
برچسب‌ها: عدم ترور ابن زياد
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی